میشد نمیدونم بچه دار نمیشدم خانوادم بد بود بی پولی میکشیدیم نمیدونم شوهرم دست بزن داشت هر چی میبود جز خائن هرچی من اصلا نمتونم دیگه زندگی کنم انگار زندگی از وسط نصفف کرده نه میتونم زندگی کنم ن بمیرم اینم بگم از خیانت کردنش ۱ سال و ۳ ماه میگذره و من هنوز خوب نشدم بارها برگشتم و تلاش کردم اما نشد حال خوب دلم میخواد داد بزنم خودمو بکشم اونو بکشم نگید برو روانشناس و فلان اونا جز پول گرفتن برای ادم هیچکار نمیکنن
خستم یعنی فقط منم که بعد خیانت این شدم اینم بگم من خیلی بهش اعتماد داشتم خیلی دوسش داشتم حقم این نبود رفتارای بد زیاد داشت اما تحمل میکردم اما اینو نشد