حرف زدنش قیافه اش کارهاش هیچ جذابیتی واسم نداره اصلا باهاش حال نمیکنم دوست ندارم باهاش برم بیرون روز اول به خانوادم گفتم حسی ندارم گفتن علاقه و خس بعد عقده. لعنت به من نمیدونم چیکار کنم داغونم از وقتی عروسی کردیم دچار حمله پانیک میشم قشنگ ماهی حداقل یه بار باید برم بیمارستان
نگید کور بودی و از این حرفها آره واقعا کور بودم سریع ازدواج کردم دنیای ما دوتا کلی فرق داره