برا خودش میره نمیاد خونه الانم رفته نمیدونم کجا زنگ زدم گفتم:موید اسمتو رو سنگ سرت بزنم کجایی؟
گفت بیرونم ی ساعت دیگه میام. گفتم زودتر بیا دلم گرفته ،گفت یک ساعت دیگه.
منم گفتم (مستراح دیوارینان حاجت گوزلورم) یعنی از دیوار توالت امید حاجت گرفتن دارم.(یعنی ادمش نیستی)
این فهمیده من حوصله کش دادن و دعوا کردن ندارم واقعا هم حوصلشو ندارم میگه باشه حق باتوعه فقط خفه شو.
پاش دراز شده برا خودش خوب میگرده.چکار کنم