آرامش۱۳۸۳ مدیر استارتر عضویت: 1402/09/14 تعداد پست: 2459 عنوان بیایی خاطره بگیم بخندیم 88 بازدید | 9 پست شما بگین منم میگم از هر خاطره ای خاستین بگین فقط بامزه و خنده دار باشه 1403/08/14 | 19:22 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
veronikq عضویت: 1403/02/17 تعداد پست: 4010 من ک سوتیام خ بد بود یاداوریش شرم اوره😐🤣 ،بگم تعلیق میشم شما بگید نارنگی گم شده جناب یونگی هسم🍓 کار دقیقا از اونجایی خراب شد ک بجای اینکه اوضاع مشجین باشه شد مشکوک...)[...ARMY...]
آرامش۱۳۸۳ مدیر استارتر عضویت: 1402/09/14 تعداد پست: 2459 من یه بار چن سال قبل پاهام سر خورد از رو پله افتادم مامانم هم باهام بود بجا بلندم کنه زد تو سرم گفت مردم بچه دارن منم بچه دارم😂😂اونموقع فک کنم ۱۴یا ۱۵ سالم بود
آرامش۱۳۸۳ مدیر استارتر عضویت: 1402/09/14 تعداد پست: 2459 من ک سوتیام خ بد بود یاداوریش شرم اوره😐🤣 ،بگم تعلیق میشم شما بگید سانسورش کن بگو بخندیم😂😂
mohamad۷۷ عضویت: 1403/08/01 تعداد پست: 368 من بچه بودم خیلی شر بودم زیاد ورجه ورجه میکردم ی روز بابام ی زنجیر سه متری قفل کرد ب پام😬🥴بعد زنجیر از زیر شلوار رد کردم آمد بالا بعد رفتم تو کوچه شیشه جلو ماشینشو آوردم پایین🥲🤣🤣 آقا هستم ممدشونم از ایالاتمتحده ورامین
veronikq عضویت: 1403/02/17 تعداد پست: 4010 سانسورش کن بگو بخندیم😂😂 یبار برگشتم شعر (کویر خشک میداند قدر قطره قطره باران را )رو ب یکی از دوسام ک رابطه جدی ای داریم برا درس ادبیات خواسم بفرسمتویه کویر،و رو جا انداختم😐😭من کلا سسدستیام خ سمن نارنگی گم شده جناب یونگی هسم🍓 کار دقیقا از اونجایی خراب شد ک بجای اینکه اوضاع مشجین باشه شد مشکوک...)[...ARMY...]
آرامش۱۳۸۳ مدیر استارتر عضویت: 1402/09/14 تعداد پست: 2459 یبار برگشتم شعر (کویر خشک میداند قدر قطره قطره باران را )رو ب یکی از دوسام ک رابطه جدی ای داریم برا ... واااییی😂😂
veronikq عضویت: 1403/02/17 تعداد پست: 4010 واااییی😂😂 بینهایت سوتی دارمهی نارنگی گم شده جناب یونگی هسم🍓 کار دقیقا از اونجایی خراب شد ک بجای اینکه اوضاع مشجین باشه شد مشکوک...)[...ARMY...]
helmaaaa9 عضویت: 1400/10/10 تعداد پست: 808 یکبار تودانشگاه یه پسره داشت بادوست دخترش صحبت میکرد ندید ما پشت درخت نشستیم خلاصه کلی ازاون حرفها زد وقتی تمام شد ماهمگی زدیم زیرخنده وای پسره نمیدونید چطورفرارمیکرد
helmaaaa9 عضویت: 1400/10/10 تعداد پست: 808 یه روز پسرم داشت با باباش صحبت میکرد آخرصحبت گفت خاله واسم سوغاتی بیار