من مثل یه دوست خدارو تصورمیکنم یه دوست صمیمی
گاهی خیلی عالی هستیم باهم جوری که هیچی نمیتونه ازهم جدامون کنه گاهی هم قهرمیکنیم البته قهرمون نهایت یه روزه،چون طاقت دوری همونداریم،اون راهنمای منه وبه کمک اون الان به اینجایی که هستم رسیدم وازش ممنونم
هروقت دلم بگیره قرانو بازمیکنم وباهاش حرف میزنم یانمازمیخونم ومشکلمومیگم اونم دست خالی هیچوقت برم نمیگردونه وکمکم میکنه،راهنماییم میکنه