اصلا نمیدونم چی و بگم.نمیدونم از کدوم دردامه که حالم اینه.بچه ها من خودم به چشم دیدم کسی که باهام بد کرده بعد چند سال سرش اومده اما الان انقد ناراحت و تنهام انقد شکستم و خورد شدم که خدا میدونه همه دل شکستگی هامو سپردم به خدا نمیدونم کی قراره سرشون بیاد اما من هیچ جوری آروم نمیشم.نمیدونم چیکار کنم با زندگیم....یعنی میدونما ولی خستم ،کم آوردم.دیگه نای جنگیدن ندارم.
اگر هستین درد و دل کنم باهاتون