2777
2789
اصلا نمی تونم بپذیرم بار اول بعد ده دقیقه آشنایی بپره بره قرص بخره،حالا یه بار برو خونه ش ببین قرار ...

آره خیلی عجیب بود

ولی واقعا از آدمیزاد هررررر بی عقلی و بی فکری و حماقتی برمیاد... و این خیلی بده

اینجا که هر چی می بینم دالون ِ تنگ و تاریکه! روحِ بزرگِ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

انگار تو یک شب میخواستن قد ۵۰ سال با هم زندگی کنن...انگار میدونستن وقت نیست و ممکنه هر لحظه بمیرن... ...

🥲اون دو خط اولت چه غم انگیزبود

اره دقیقا من خودم هم دوس داشتم هم بدم اومد

کردستان✌🏼🕊️

شاید همین یه نکته اموزشی برای این فیلم بس باشه که این دوتارو باهم نزنیم

😂😂😂اتفاقا پیج اورژانس همین تیکه فیلمو گذاشت و توضیح داد در مورد اینکه مشروب و قرص تقویت قوای جنسی رو نباید با هم خورد ،،،گفت حتی مشروب و مترونیدازول رو هم نباید با هم خورد

اونها رو با دو تا فردی که زندگی درستی تا الان داری مقایسه می کنی زنی پرستار میانسال و مردی ارتشی که ...

سی سال تنهایی و بی کسی رو هم در نظر بگیر بهدشم همه که توان جنسی یک اندازه ندارن 

ته پیری و تنهایی همه مون همینه

نه واقعا این نیست

مادرشوهر خدا بیامرزم اینقدر قشنگ تنهایی زندگی کرد که لذت می بردم

کیف میکردم...

برای نماز صبح بیدار میشد

رادیو روشن میکرد

صبح زود میرفت نون تازه و سبزی تازه و کمییی میوه برای خودش میخرید

سماورشم همیشه روشن

تو حیاط می نشست سبزیشو پاک میکرد... ترشی درست میکرد اونم زیااااد. خیار شور درست میکرد...

گاهی تک و تنها سوار اتوبوس میشد سر از شمال و شهرستان ها درمیورد و به خواهر و فامیلاش سر میزد... واسه هر کدومشون ترشی می برد...

خیلی دوسش داشتم... خیلی

اینجا که هر چی می بینم دالون ِ تنگ و تاریکه! روحِ بزرگِ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه

من که کلا همیشه تنها بودم خدا می دونه من چی بشم؟؟؟

من‌ بچه هم ندارم 

خانوادمم فقط پدرم برام مونده

خیلی از پیری خودم میترسم 

نانوا هم جوش شیرین می زند  بیچاره فرهاد
نه واقعا این نیستمادرشوهر خدا بیامرزم اینقدر قشنگ تنهایی زندگی کرد که لذت می بردمکیف میکردم...برای ن ...

ایشون مشکل مالی نداشتن 

سن بالاهایی هستن که به خاطر بیماری یا معلولیت خانواده ها بیرونشون کردن

توی اقوام ما پدری با کمک دخترش زنش را از خونه بیرون کرد.

خانمه کارمند هم بوده ولی چند روز قبلش اخراج شده بوده از محل کارش . قبلا هم تمام حقوقش را برای خانواده خرج می کرده

من که کلا همیشه تنها بودم خدا می دونه من چی بشم؟؟؟

خودمون آینده رو مےسازیم..باانتخاب عاقلانہ،شاد باشیم و سلامت ان شاالله

آقاببخش ڪہ سرم گرم زندگیست...دلم براے شما تنگ نمےشود😔😓اللهم صل علے محمدوآل محمد و عجل فرجهم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792