بچه ها من طبقه بالای مادرشوهرمم
بعد شوهرم همش اصرار داره برای مادرشم غذا بپزم
مادرشم ایراد گیر
میگم خب سبک من با مامانت فرق داره قبول نمیکنه
حالا سری قبل ته چین درست کردم خیلی مورد پسند مادرشوهر بود
امروز زنگ زده بیا پایین تهچین درست کن
رفتم پایین مدام میاد بالا سرم هی چرا این کارو کردی
حالا اون کارو کن
وقتی میخواد ب روش خودش پیش بره چرا منو صدا کرد
بعد میدونم تهش یه تهچین له و خمیر در میاد شوهرمم بدش میاد خمیر شه
میندازه گردن من میگه کار فلانی بود چی بگم ب شوهرم
اینم بگم بشدت زبون داره مادرشوهر و سریع برام فتنه درست میکنه
چی بگم ک هم شوهرم سرم نریزه
هم مادرشوهر
خودمو تبرعه کنم