2777
2789

من چند روز پیش امتحان تو شهری قبول شدم و از آموزشگاه زنگ زدن پرونده ات رو بیار تا دو ساعت دیگه منم شوهرم خونه نبود و نمیتونستم ببرم شهرک میشینیم که یادم افتاد دوستم(سارا) که همسایمونه قراره بره طرفای اموزشگاه بهش زنگ زدم گفتم میتونی پروندم رو تحویل آموزشگاه بدی که گفت باشه و اومد بردش 

یه چیز دیگه اینکه شوهر این همسایمون با شوهرم رفیقن البته نه خیلی صمییمی رفیق دوران دبیرستان و اینا هستن  تقریبا دو سه ماه پیش همین شوهر دوستم بهم زنگ زد که مهدی هستم(مستعار) شماره شوهرم حمید (مستعار) رو میخوام نمیدونم چرا شمارش رو نداشت منم شماره شوهرم براش فرستادم 

حالا شوهر دوستم اونروز که پرونده آموزشگاهم رو تحویل دادن دو سه تا از عکسای  سه در چهار پروندم زیاد بودن بهشون دادن میتونست عکسا رو بده سارا برام بیاره ولی پیام داده بود به خطم الان پیاما رو میفرستم تو دهنمن پاکشون کردم شوهرم حساس نشه  



بز

💚نماز شب اول قبر برای عزیزانتون میخونم تگم کنید💚🔴آقایون به من درخواست ندن،ریپلای نکنن و تو تاپیکام نیان🔴 🇪🇭ای کاش میتوانستم کودکان را در قلبم پنهان کنم تا زمانی که جنگ ها تمام شود😓کاربری چهارم من 😶 با شماره مادرشوهرم اومدم اینبار💔خطر شناسایی توسط خواهرشوهر😂تگم کن😐تگم نکردی از ما نیستی😂تو تاپیکای عکس و جنجالی و دعوا😁مرسی میشم🥲🫂❌️از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)////                چگونه ممکن است پس از ابلیس، فرد دیگرى همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند نه، هرگز خداوند هیچ گاه انسانى را براى عملى وارد بهشت نمى‏ کند که براى همان عمل فرشته‏ اى را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمین یکسان است ، و بین خدا و خلق، دوستى خاصّى وجود ندارد که به خاطر آن، حرامى را که بر جهانیان ابلاغ فرموده حلال بدارد.نهج البلاغه خطبه۱۹۲

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چ حس بدی گرفتم از اون جمله (دوسال بعد) بالون ایموجی خنده

مرتیکه پلشت

تواگر دغدغه‌ات مردم شام و یمن است/من دلم پیش غریبی‌ست که نامش وطن است🥀🤡مـــــردیم از خوشـــــــی🤡

اونروزم چون من پیام رو ندیده بودم عکسا رو دقیقا روزی که دوستم خونه مادرش بود آورد دم در بعد چون این شوهر دوستم متوی اداره گازه به بهونه نوشتن کنتور گاز اومد تو حیاط بعد عکسام رو بهم داد گفت به بهونه نوشتن کنتور اومدم داخل حیاط عکسها رو بهت بدم که یه وقت همسایه های تو کوچه نبینن عکسا رو بهت میدم فکر بد نکنن 

منم عکسا رو گرفتم گفتم ممنون و رفت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792