ما یکی از بستگانمون نزدیک 5 ساله یا 6 ساله که فوت شده ک میشه بابای دختر عمه ی من پیر مرد هم هست و وقتی من قبل فوتش میرفتم خونشون همیشه میدیم در حال تمیز کردن جاشه و خیلی وسواس داشت من خواب دیدم رفتم خونه ی عمم ولی اونجای که رفتم خونه ی عمم نبود یه جای دیگه بود ولی عمم اینا اونجا زندگی میکردن درکل حالا بگذریم من تو راه طلاقم یعنی دارم جدا میشم و تو خواب همه میدونستن من از خونه عمم زدم بیرون و رفتم حیاط تو حیاط خونه ی عمم یه اتاق کوچیک بود یهو دیدم بابای دختر عمه ی من اونجاس توخواب میدونسم فوت شده منم هی داد میزدم ب همه میگفتن عه فلانی و گریه میکردم تو خواب هم در حال تمیز کردن جاش بود اومد دنبالم اومد تو خونه به همه میگفتم ولی اونا توجه نمیکردن گریه میکردم یعنی یه جورایی میدونستن مرده من خودمم میدونسم حتا چون داشتم گریه میکردم اومد تو خونه رو به روی من نشست و سیع میکرد دستم و بگیره ولی من دستش و پس میزدم ازم پرسید شنیدم داری طلاق میگیری رفتی پزشک قانونی نامه گرفتی شنیدم هنوز طلاقت تموم نشده هی دستم و میگرفت منم پس میزدم آخر دستم و گرفت واسه یه لحظه هم که شده کلا تو خوابم از دنیایی که تو عالم خواب بودم رفتم کلا وقتی پاشدم توخواب بودمااا تو خوابم پاشدم دیدم هیچکس دیگه بقیش و یادم نمیاد ولی خیلی عجیب بود 😭