خواهرم و شوهرش اعصابمو ریختن ب هم

شوعر خواهرم هیچ پهن مثبتی جز پولش نداره بد هر عروسی دعوت میشه برای فخر فروشی و این چیزا خیلی پول میندازه و هدیه میده برعکس شوهر من ک زورش میاد تو عروسیا پول بده ن اینکه خسیس باشه ن واقعأ نداره و البته ی سری مشکلات ما داریم سر این موضوع حالا این سری ما عروسی دعوت شدیم کل خانواده خیلی نسبت دوری داشتن با ما  و اصلأ قرارم نیست ک بیان پس بدن ب ما شوهرم ب من گفت چقدر پول بدیم؟؟گفتم ۵۰۰کافیه با شاباش بشه ۷۰۰ شوهر خواهرم دو تومن انداخته حالا از اون روز خواهرم ی بار گفت شما پول شامتونم ب طرف ندادید ی بار گفت شوهرم ازم پرسیده چقدر میدن خواهرت اینا گفتم پونصد گفته چ قدر کم بد الانم دوباره گفت من ب شوهرم گفتم ی تومن بده ک زیاد با شما اختلاف نداشته باشیم ک کم دادنتون ب چشم نیاد منم گفتم اشتباه کردید هرکی باید در حد و اندازه خودش بده بسته ب توانش کلأ اینایی ک رفته بودیم عروسیشون خیلی پشت منو شوهرم حرف میزنن همونم از سرشون زیاد بود دلم نمیخاست اصلأ برم اما بنا ب دلایلی مجبور شدم برم