یک ماه و سه هفتس شوهرم ولم کرده خونه بابامم ینی من درخواست طلاق دادم و اونم براش مهم نیس اصلا😔علت درخواستمم فحاشی تهمت ناموسی بیرون کردن از خونه و چاقو کشیدن زو خانوادم و دخالت و خط دادن مامانش بود سه سال تحمل کردم اما تحملم تموم شد کنار همه اینا خوبیای خیلی زیادی هم داشت ک واقعا کم پیدا میشد توی مردها😔ندیدمش خبری ازش ندارم کلا ولم کرده ب امون خدا😔دلم تنگشه
چند شب پیشم دیدم ک پیج زده ک زوج و زن صیغه ایی جور میکنن عکس پروفایلش عکس یزن لخت بود با پاهای خودش😔مطمن نیستم خودش باشه اما پاهاشو میشناسم😔هرچی خداروصدا میکنم قران میخونم اروم نمیشم تو این دوران سخت رفیق شیش سالم هم منو تنها گذاشت و گف حوصله دردودل هاتو ندارم خودم مشکلات دارم😔خیلی داغونم توروخدا برام دعا کنید