اولین عروسکی که راجع بهش میخوایم صحبت کنیم واقعا عجیبه
این عروسک مال یه دختر بچه ای بوده که خیلی زیاد دوسش داشته، همیشه باهاش وقت میگذرونده، توی رختخوابش میبرده، باهاش غذا میخورده، دائم باهاش بازی میکرده، بیرون که میرفته مثل همه عروسکای دیگه که دختر بچه ها خیلی بهش وابسته میشن
هستین بذارم
بز
لایک
اعتقادی ب خرافات ندارم
جن های شرور و شیطان میتونن توی عروسک و مجسمه داخل بشن اینو یه روحانی بهم گفت
اره بذارررلایک کن
تا اینکه میگذره و دختره بزرگ میشه و مثل بقیه اسباب بازی دیگش با این عروسکه‌ام دیگه کاری نداره و میزارتش کنار
خانواده این دختر تمام عروسک‌ها و اسباب بازیای دختره رو جمع میکنن و میذارن توی جعبه‌ها توی اتاق زیر شیروانی‌شون
خلاصه که میگذره و بعد از ۱۱ سال این خانواده داشتن خونشون میفروختن به خاطر همین وسایلشونو میان که جمع کنن و آخر سرمم نوبت میرسه به وسایلی که زیر شیروونیشون گذاشته بودن
لایک کنید لطفا
وقتی میان جمعش میکنن میبینن یه عروسکی اونجاست که قبلاً نبود، این عروسک که ظاهر خیلی ترسناک و عجیبی داشت یه حالت پیر زشتی داشت دختر اینام همچین عروسکی نداشت پس خانواده اولین فکری که میکنن اینه که احتمالاً این مال یه فامیلی یا آشنایی چیزی بوده که آورده عروسک رو گذاشته پیش اینا، اینام یه موقع مثلا حواسشون نبوده یه موقعی جمع کردن اینارو با هم گذاشتن تو جعبه ها
