الان یمدتیه ساعت کاریش بهم ریخته اعصابم خورده
دلم میگیره همش تنهام ...
دلم میخاس باشه مثه همیشه بغلم کنه و بخنده بگه بیا بغلم طلااام 🥺🥺نمیدونم دلم از چی و از کی گرفته ولی دلم میخاد اینجا بنویسم شاید سبک بشم ...
چراااااا هممون مشکل مالی داریم؟؟؟؟🥺🥺🥺
هیچ آدمی کامل نیست شوهرمم کامل نیست ولی خوبیاش بی نهایته ... عشقی ک بهمدیگه داریم بی نهایت بزرگه ولیی الان نیست ... تو جادس تو ی جاده بارونی ک حتی جرئت ندارم زنگ بزنم و بگم دلم برات تنگ شده چون میترسم حواسش پرت شه و ... 🥺دلمم میخاد باشهههه حداقل شبا باشه تا انقدر حس تنهایی نکنم
دلم نمبخاد بهش غر بزنم وقتی ۱۸ساعت کار میکنه قطعا به خواب هم احتیاج داره ولی همیشه روزی نیم ساعت یا یساعتم باهام صحبت میکنه محبت میکنه ... حرف میزنه ... میخندونه منو... اما امروز خیلیی خسته بود خسته تر از همیشه ....
الانکه دلم گرفته و دل تنگشم تا صبح بیاد فقط حرفای خودش ارومم مبکنه با یادآوری حرفاش هم بغضم میگیره هم اروم میشم
وقتی از رویاهاش صحبت میکنه خیلیی قشنگه از اینده میگه ... از بچهامون میگه ... از مسافرتامون مبگه ... دیروز ازش پرسیدم ارزوت چیه گفت آرزوم از ته دلم اینکه باهمدیگه ی زندگی داشته باشبم اروم و مرفه دغدغه نداشته باشیم با بچهامون تو آینده ی قشنگمون زندگی کنیم 🥲🥲🥲دلمم میگیره یعنی اصلا دلم گرفتهه
دیروز باهاش بی دلیل قهر بودم هرچی میگف چیشده منت کشی میکرد فایده نداشت خودمم دلیلی برا قهر نداشتم ولی ته دلم ناراحتم ار نبودنش خودشم ناراحته خستس میدونم ولی منم گناه دارممم ،سعی میکنه خستگیشو ندید بگیره بهم محبت کنه ولیی گاهی نمیشع... گاهی من لج میکنم ... دلم میخاد الان کنارم بود و از همون حرفای قشنگش بهم میزد حرفایی ک میفهمیدم از تهههه تهه دلشه و واقعیته 🥲🥲🥲