سلام بچه ها خوبین..منو شوهرم خیلی باهم بحث و دعوا داشتیم.چون اخلاق نداره و بددهنه و دست بزنم داره بعضی وقتا..الانم ی ماهه ک اومدم خونه بابام روز آخر باهم دعوا کردیم دوباره و اومدم..الان درخواست طلاق و مهریه دادم.چندبار اینطوری قهر کردم اومدم..ولی ایندفع نمیدونم چراراحت درخواست دادم رو تصمیمم محکمم...ولی فکرم بخاطر پسر ۸ ماهم دزگیره..میشه باهام حرف بزنین یکم آروم شم..بنظر شما حکمتی داره ک ایندفع باز دعوامون شد و ب اینجاها رسید.یا نقصر من بودم باید بیشتر تحمل میکردم ینی؟
میشه یکم باهام حرف بزنین بخدا تنهام و داغون
نه مقصر نبودی
داری میگوی دست بزن هم داشته
طبیعیه ذهنت یه سری خوبی ها رو هم ببینه و بعضی وقتها پشیمون بشی
ببین چطور خوشحال تر و اروم تری
تو فکرت اما و اگر نباشه
که اگر اون طور نبود .... یا اون رفتار رو نداشت
همینی که هست عوض نمیشه
الان پسرت کوچیکه
موندی بمون
رفتی هم بد بود خودتان سرزنش نکن
یا بساز
یا برگرد برا همیشه
تو این ی ماه ک اینجام یکبارم نیومده دنبالم و ب پدرم زنگ نزده ک ازش بخاطر بددهنی ک بهش کرده معدرت خواهی کنه..حالا بابا دایی بزرگشه..فقط ب خودم گفته ک میای سرخونه زندگیت بیام دنبالت
حتی اونی که مشکل خاصی هم نداره سختشه از تختش بلند بشه
جدی میگم
این چیزا که جای خود داره
عزیزم بشین خوبی ها و بدی هاش رو بنویس،ببین هیچ راهی برای درست کردن وجود نداره؟؟؟؟!!!!
مشاوره خوب رفتی؟
خیلی مشاوران الکی میگن طلاق
بخدا پناه ببر،باهاش عهد ببند کمکت کنه تصمیم درست بگیری
پس خیلی مغروره
جامعه ماهم به مردها خیلی بها داده برا همینکه
می دونم خیلی سخته
اما سعی کن یکم فکرتو مشغول چیزای دیگه کن
یه فیلم دو ساعته ببین
این مردها ارزش ندارن
الان خودش روزشو نه که عادی حالا نیمه عادی میگذرونه
من جور دیگ واس اون خونواده زحمت کشیدم..چون با مادرشوهرم تو ی خونه زندگی میکردم ولی واحد جدا..البته یکسره کنار اونا بودم..حتی ب مادر شوهر مادرشوهرم ک ی پیرزن ۹۰ساله بود رسیدگی میکردم..کارهایی ک شاید الان هیچ دختری همسن و سال من انجام نده این کارهارو..ولی هیچ ارزشی الان قائل نیستن برام..حتی یبار پدرشوهرم ب پاس اونهمه زحمت ی زنگ بهم نزده
خیلی مغروره حتی میگه خداهم بیاد من گردن خم نمیکنم بهش..تو این ۶ سال زندگی هروقت بحثمون میشد باید ده روز براش گریه میکردم تا باهام حرف بزنه..الان دیگ جواب پیانکاشم نمیدم خیلی وقتا ک بعدش بهم میگه چرا انقد فرق کردی قبلن راضی نمیشدی باهات قهر باشم همش گریه میکردی الان ولی خودت قهر کردی
عزیزم پسر عمت میشه شوهرت؟؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
