نیاز به دردودل دارم..
من آدم بدی نیستم شاید مورد پسند خیلیا نباشم ولی همیشه خودم بودم و هیچوقت بد کسی رو نخواستم
هیچوقت خیانت نکردم همه جوره هوای کسی که باهاش تو رابطه بودمو داشتم ولی هیچوقت نتیجه اون چیزی نبود که من میخواستم..
بعد از دوبار شکست تو رابطه عاطفی و احساس ناکافی بودنی که بهم دادن حس میکنم کسی نمیتونه منو عمیقأ دوست داشته باشه !
آدمیم که بفهمم طرفم نیاز داره جونمم براش میدم ولی من کارایی که میکردم و هیچوقت عوضشو ندیدم از طرف مقابلم. من توقع نداشتم اون توی این برهوت تنها بذاره منو با دردام.. میگذره یادم میره زخمم خوب میشه ولی ردش میمونه ها..میمونه کنار اون همه دردای دیگم..
قبول دارم منم رفتارای بد دارم ولی فکر میکردم اونقدرا هم غیرقابل تحمل نیستم(: کودکی سختی داشتم با تروماهای زیادی که از سر گذروندم و قرصای اعصابی که مصرف میکنم من هر لحظه میدونم ممکنه بلغضم و کار دست خودم بدم تنها دلیل موندنم فقط مامانمه چون پدرم برام هیچوقت پدری نکرد......