2777
2789
عنوان

راهنمایی میخام

85 بازدید | 17 پست

خانوما سلام

من یه دختر 20 سالم که رابطه خوبی با مادرم ندارم، رابطمون خیلی بشدت بده، چون همش تحقیرم میکنه و فحش میده و تهمتای خیلی بدی میزنه بهم، من دوسال پیش با یه پسری اشنا شدم که 27 سالش بود و شمالی بود، بیکار بود،یوقتاییم تفریحی گل میکشید و عرق میخورد و سیگارم میکشید و سرکار و سربازیم نرفته بود، من بهش وابسته شدم ولی اون خیلی اذیتم میکرد، شهرمون خیلی از هم دوره، مثلا وقتایی ک دعوامون نیشد اون اقا هرچی از دهنش در میومد بارم میکرد و تلفنو روم قطع میکرد، وقتیم ک گریه میکردم میگفت حصله گریه هاتو ندارم، اشکات تموم شد حرف بزن و گوشی و با عصبانیت قطع میکرد،تو این دوسال حتی واسه تولدمم کادو نگرفت،من وارد دانشگاه شده بودم و یکی از همکلاسیام خیلی بهم توجه میکرد و تاحالا با هیچ دختری هم نبوده،منو به خانوادش معرفی کرد تا بیان خاستگاریم با اینکه کل مشکلات و اینامو بهش گفتم ولی گفت من دوست دارم و اینا،این پسر جوری بود ک وقتی من بغض میکردم هرکاری میکرد تا حالم خوب بشه و..  حتی واسه تولدم دوچرخشو فروخت تا بتونه یه کادوی گرون بخره واسم

نزدیک یه هفته پیش اون پسری ک شمال بود و 27 سالش بود زنگ زد و گفت تو یه پسر تو اینستا فالو داری پس نمیخام باهات باشم دیگه، در صورتی ک خودش کل دخترای محلو فالو داشت، 

از اینکه ازش جدا شدم خوشحالم ولی حالم خوب نیست

میشه لطفا نظراتتونو بگین ک جیکار کنم یکم حالم خوب بشه، چیکار کنم یکم تغییر کنم🥲من نمیتونم با مامانم صحبت کنم و ازش راهنمایی بخام

لطفا شما کمکم کنید


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم جدا شدن از یه آدم تاکسیک یا همون سمی بنظرم خوشحالی داره و بهترین کار رو کردی اصلا ناراحت نباش ...

رابطم با مامانم خوب نمیشه 🥲هروقت باهاش درد و دل کردم همروز زده تو سرم جلو جمع

نزدیکت بودم بی شک خفت میکردم، آخه تو مغز بعضی از شماها چی میگذره که وارد همچین رابطه هایی میشین، گل، سیگار، مشروب، بیکار، سربازی نرفته، وایییی مغزم سوت کشید از اینهمه نکات منفی در یک فرد

نزدیکت بودم بی شک خفت میکردم، آخه تو مغز بعضی از شماها چی میگذره که وارد همچین رابطه هایی میشین، گل، ...

خب من خیلی تنها بودم و فکر میکنم این دیگه منو میفهمه، تازه من خدکشی کرده بودم بیمارستان بودم، زنگش زدم گفتم من همچین کاری کردم، بهم گفتم برو بمیر، اینقد قرص بخور تا بمیری، بهم گفت توعم عین مادرت دیونه ای و... 

خیلی اذیت شدم ولی وابسته بودم نمیتونستم جدا شم، تا اینکه خودش گورشو گم کرد

خب من خیلی تنها بودم و فکر میکنم این دیگه منو میفهمه، تازه من خدکشی کرده بودم بیمارستان بودم، زنگش ز ...

تنهایی دلیل نمیشه با هر بی سر و پایی اوکی بشی، خدا دوستت داشته که اون پسره دور بوده وگرنه شهر خودتون بود باور کن هرخدماتی ازت کشیده بود مطمئن باش 

تنهایی دلیل نمیشه با هر بی سر و پایی اوکی بشی، خدا دوستت داشته که اون پسره دور بوده وگرنه شهر خودتون ...

هر چهار ماه یبار میومد شهر ما

یدفعه بهم پیام داد که میخای برات گل و عرق بیارم؟ 

بهش گفتم اجازه میدی من گل بکشم؟ 

گفت اره بالاخره امتحان کن یبار 

منم بهش گفتم اگ قراره بیاری، لطفا خودتم نیا پیشم و.. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز