شانس دارن خواهر
منکه از بعد از ظهر تا شب ساعت 8همممممش توی خونمون جنگ و دعواعه مدام میگه نمیخام بنویسم نمیخام بخونم خسته شدم گریه گریه گریه پنجاه دفه هم میره دستشویی و میاد واااااای ک دیگه دیوونه شدم
منم برنامش را میچینم یعنی مجبورم خودش همین ک زحممممممت میکشه میره مدرسه خیلیه