یک شوهر خوب دارن شوهری که گوش میده که دوسشون داره که متعهد سالمه خوش رفتار و خوش زبونه
من تو مراحل جداییم تمام بدی های دنیا رو شوهرم داره مثلا اگه من یکجا دعوت میشدم هر چی تولد حتی تولد فامیلام اجازه نداشتم برم ولی اون هر جا دوست داره بره و من حق اعتراض ندارم و اینکه بسیار بدهن هرچیم بگم کم گفتم هر فوشی بگین میده تا عرق مخوره یا اگر نخوره تریاکیه همه پولشم حرومه پولش حلال نیست
خیانتم کرد بهم ۶ ماه بعد عقد سر اینکه من ۲۰ روز قهر کردم خودش گفت بخاطر توجهتو جلب کنم کردم خیانت هه بعدش من ۳ ماه قهر کردم درخواست طلاق دادم خودکشی کرد ولی زنده موند ک کاش میمرد خانوادمو خر کرد منو راضی کردن ک برگردم الان یکسال و خورده ای از خیانتش گذشته اما من اصلا هضم نکردم برای همین دارم جدا میشم هیچ نکته مثبتی نداشت فقط پول داشت البته ن پول حلال و تیپ و قیافه داشت دیگه هیچی هیچ
من احمق ۵ سال باهاش دوست بودم نفهمیدم این کیه واقعا تا نری زیر یک سقف نمیشناسی
ارزوم این بود یک شوهر خوب داشته باشم چون خودم به اندازه کافی تو خونه بابام خوب بود یعنی پول و این چیزا مهم نبود اینم میدونست من دنبال چجور شوهریم باهام بازی کرد کلی خاستگارم داشتم واقعا خیلی احمقم دلم از همه دنیا گرفته از همه اینا بدتر من بهش دل داده بودم خیلی دوسش داشتم عاشق ادم اشتباه شدم 💔