حس میکنم اونایی که ازدواج سنتی کردن بُرد با اونها بود
نامزدی و بله برون عقد و عروسی مهمونی عید و شب یلدا فقط تو جشن مهمونی کل خرج هاشون با شوهرشونه از مچ تا ارنج پر النگو و طلا هستن
جهیزیه رو هم یواشکی با دوماد میخرن
میخورن و میخوابن تنها سختی هم که میکشن یه دکمه لباس شویی خونه داری از صبح تا شب تو خونه شوهرشون واسشون خرج میاره
مسافرت و کلی تفریح همه خرج ها تو سر شوهر
حالا ماهایی که میریم دانشگاه و زندگی خوابگاهی فقط بدبختی و بدبختی از همه چیمون بخاطر دانشگاه میگذریم سختی راه دور خرج دانشگاه بعد زنهایی که تو خونشون نشستن شوهرهاشون واسشون میارن به ما تیکه میندازن شما واسه عشق و حالتون میخواین برین دانشگاه ما اگه عشق و حال میخواستیم ازدواج میکردیم راحت میشدیم 😒
حس میکنم اخر و عاقبت ما زنها شاغل میشیم تا اخر عمر باید بدوییم و بدوییم
درکم نمیکنی تاپیک نزار