دوتا بچه دوقلو دارم این اومد خونمون ۴نیم اینا بود
گفتم شب نخوابیدن خوابیده بودم منم
دید تشک بالش وسطه
بچه ها یکم گریه کرد یکیشونبرداشته تو پذیرایی اشپزخونه اتاق خوابا رفته به بهونه اینکه دارم میگردونمش همه جارو نگاه کرده با دقت
بعد رفت اتاق خودمون رفتم بچرو ازش گرفتم
بعد بچه هارو انداختم رو پام خوابوندم حدود ۴۰ دقیقه پیش الان نزدیک ساعت هفته نمیره
میگه بچه ها خوابیدن توام دراز بکش
من چجوری تو نشستی نگام میکنی دراز بکشم اخه
زن لجبازیه دقیقا کاریو میکنه که میبینه داری ازیت میششی