2777
2789

من داشتم ناهار درست میکردم و آهنگ گذاشته بودم برای خودم. یهو دیدم مادرشوهرم در و باز کرد اومد داخل

بعد میگه در زدم دیدم جواب نمیدی در و باز کردم ولی من نشنیدم در بزنه

ما طبقه پایین هستیم مادرشوهرم اینا بالا

گفتم چی میخوای مامان گفت اومدم به بچه سر بزنم

(پسرم ۴ ماهشه)

یکم نشست و بچه رو بغل کرد و گفت میبرمش بالا و برد

اصلا نمیدونم چی بگم خیلی ناراحت شدم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اگه مادر شوهرت ادمه بیخیال من چند روز پیش فهمیدم صابخونه که طبقه بالا میشینه دو بار بی اجازه درو باز کرده که خونه رو نسون مستاجر بعدی بده در حالی که ما هنوز نرفتیم ینی خون خونمو میخورد گفتم برم دو تا فحش بدم دلم خنک شه

فقط 1 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792