بچه ها بیاین اتفاقات ترسناک و جنی ای که براتون پیش اومده تعریف کنید یکم سکته کنیم قبل خواب 🤣🤣🤣
من خودم زیاد پیش میاد واسم بخدا
مثلا ی مدت پیش دراز کشیده بودم سرجام غروب بود تاریک بود دخترم خواب بود منم پیشش تو اتاق خواب بودم خونه ظلمات بود نزدیک ساعت خونه اومدنه همسرم بود دیدم در واحد باز شد محکم کوبیده شد کلیدا پرت شد رو میز قشنگ صداش اومد بعدم صدا در یخچال و دیگ هیچی هی گفتم پس چرا نمیاد تو اتاق ۱۰ دیقه گذشت گفتم برم براش غذا بکشم دیدم کسی نیست اصلاااا شوهرم بعد یک ساعت اومد خونه 🥲
یه بار خوابیده بودم متوجه شدم یکی پامو قلقلک میده بیدار شدم نگاه کردم پایین پام دیدم یه چیز سیاه هست حس کردم داره نگاه می‌کنه و بهم میخنده🤦🤦🤦.از اون موقع همیشه پامو جمع میکنم می‌خوابم.
میخاری؟🤣🤣🤣
من خونه تنها بودم درا قفل کرده بودم لباسامو گذاشته بودم کنار رفتم حموم برگشتم دیدم لباسام پخشو پلا شده
جالبیش اینه هرکدومش ی جا بود
ی شب داخل جنگل بودم
یهو دیدم از لابلای بوته ها صدای خش خش میاد
رفتم جلوتر دیدم، ۲ تا چشم من نگا می کند و برق میزنه
جلوتر که رفتم دیدم، پلنگ مازندران که نشسته داره خُرخُر می کند
یکدفعه صدای شلیک اومد
منو نگا کن عاقا
یک آن از خود بی خود شدم
دیدم ی شکارچی میخواد این پلنگ ر شکار کند
منم یک تیر هوایی در کردم که پلنگ فرار کرد !!!!
خالم کپیخودت بود
۷ سال درگیرشد اذییتش میکردن که هیچ
شبا میمرد و زنده میشد
کارش به مشکل خورد
بیکار مونددددد
بختشو بستن زهرمارا
حتی آخراش نمه نمه تجاوز جنسی میکردن بهش همونا
وللللل کن این زهرماریا رو توروخدا
حالا خالم نمازخون قرآن خون بود خودشم پزشکی خونده بود عجیب بیکار مونده بود
با کارهای قرآنی دورشون کرد از زندگیش
ولی بختش که بسته مونده
کارش اوکی شد بعد ۱۵ سال ولی
الانم ۴۵ سالشه بنده خدا
نسوزون خودتو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
