قضیه از این قرار که ما یکسال نامزد بودیم همه چیز خوب بود عاشقانه ازدواج کردیم بعد عقد کردیم یکی دوماه عقذ بودیم که دعوامون شد سر ی مسئلع کوچیک ب خانوده کشید بی حرمتی بی احترامی شروع شد و حللا بعد چندین ماه اومد میگ تو فقط برگرد یبار دیگ چیزی اژ دست نمیدی بقیش با من نمیزارم اذیت بشی هرکار بخای میکنم ولی خانوادم مخالفن شدید حرعت ندارن بگم میخام برگردم
بعم خیانت نکزد دست بزن نداره معتادم نیس فقط یکم دهن بینه ولی سر من اینقذ غیرت داره کسی جرعت نداره چیزی بگه
میترسم جدا شم برم با یکی بهن خیانت کنه دیک روی جدا شدن ندارم خیلی بلاتکلیفی بدی دارم ولی خانواده اون منو خیلی دوستدارن طرف منن