اومدیم خونه مادرشوهرم ببین چقدر زرنگه

ما اطراف تهران زندگی میکنیم اومدیم اینجا ۲ روز بمونیم تعطیلاتمونه

اصلا خوشش نمیاد میایم اینجا همش سرو صدا و دعوا میکنن هروقت میایم

یه دونه برادرشوهر مجرد دارم مثل سگ پاچه همرو میگیره

اینم همش میگف نیاید اینجا علی(برادرشوهرم ) همش غر میزنه راحت نیستم فلانم ماهم جمع کردیم بریم شمال مادرشوهرم باهامون اومد بعد ۱ هفته برگشتیم حالا میخوایم بریم خونه خودمون مادرشوهره فکرکرده کارای خونشو بندازه گردن من زن تنبل و بی خاصیت هی میگه فرشمو بشوریم کابینتامو تمیز کنیمو دیوارامو بسابیم...حیاطمو بشوریم خونش انقدر چرررکه گربه داره 

حالا گیرداده بمونید😳 هی به من و شوهرم میگه چندروز بمونییید میره خرید میکنه میخوام فسنجون بپزم بمونید بریم رستوران موزیک زنده و...😂😂😂😂 منم گفتم نمیخوام علی بداخلاقی میکنه فردا صبح میریم😂