من خودم اجبار افراطی در پوشش از خانواده دیدم و هنوز میبینم و نابود میشم که با بچم هیچوقت اینطور نمیکنم.
و انقدر با دخترم رفیق میشم و بهش حس امنیت و آزادی میدم که اگه شوهرمم مخالف کارهاش بود پشت دخترم در میام و حتی یواشکی به خواستهش میرسونمش چون ممکنه پدرش خیلی پوسیده فکر باشه. (تا جایی اینطوری پیش میرم تا کارهاش آسیب بهش نزنه) از دنیا بی نیازش میکنم.
و تک تک کارهایی که خانوادم کردن و بهم آسیب زد رد باهاش نمیکنم.
شما چطور؟