خودش میدونه پریودام پر درده با درد و ناله از خواب پاشدم ک خودش دید دوتا قرص خوردم خوابیدم رفت بیرون ظهر اومد حال نداشتم از تخت بیام بیرون فقط گفت پس ناهار هیچ حالمو نپرسید بعد تا ۴ موند گشنه تو حال با اینستا و خواب دیگ یکم بهتر شدم رفتم غذارو داغ کردم بش هم گفتم تو یخچال هست داغ کن ولی همت نکرد غذارو که داغ کردم گفتن جواب قبولیا اومده زنگ زدم خواهرم بش تبریک بگم این زود نیمرو پخت و خورد بش گفتم حداقل توقع داشتم از دیشب هیچی نخوردم از دردم ی آبی داغ میکردی حالا هم قهره تو حال منم تو اتاق
بعد بقیه وقتایی ماه موقع کامجویی عاشق میشن ...