امروز پدر مادرم خونه نبودن منو آبجی ناز و مهربونم خونه بودیم آبجی خوشگلم رفت کلی خوراکی خرید و خوش گذروندیم
آبجیم خیلیییی مهربونهه خیلیی معصومه
گوشیمو دادم دستش تکلیفاشو نوشت آهنگ گذاشت
خدا کمکم کنه براش خواهر خوبی باشم
خاطره های خوبی بسازم براش
مادرم مریضه نمیتونم اونجوری که باید بهش برسه دوست ندارم کمبود حس کنه


