بچه ما من شیرازم اون شمال
تو تاپیک های قبلیم کامل توضیح دادم داداشم شهر اونا دانشجوعه
عید اومد خونمون ما هم تابستون رفتیم خونشون
دیروز مامانش به مامانم گفته و خواسته باهام صحبت کنه😔
داداشم نمیدونه هنوز موندم ری اکشنش چیه هم میترسم دعوا کنه هم میترسم موافق باشه
خودمم دو سال و نیمه که تو رابطه ام ولی این اواخر رابطمون داغونه و ممکنه کات بشه
وای اصلا تو شوکم نمیدونم با کی حرف بزنم🥲
مگه ازدواج اجباری همداریم
راحت بگو نه و خلاص
ب اون ک باهاش در ارتباطی بگو خاستگار دارم ممکنه بدن بره
با این شمالی هم حرفاتو بزن
هرکدوم بهتر بودن بمون با همون
هیچوقت نقد رو ب نسیه ندید
با دوست داداشت تو رابطه ای؟
عزیزم اگه تو رابطه ای و راضی نیستی از اون طرف جدا شو یکم فکرتو جمع و جور کن و بعد تصمیم بگیر حالا تا وقتی قطعی نشده داداشتم نفهمه
اوکی
داداشت چی میخونه شمال؟
یه فرصتی بهشون بده بیان... فوقش خوشت نیومد رد کن
البته ممککنه اگه ردش کنی رابطه اش با برادرت بد بشه
و اینکه چون میخوای کات کنی ممکنه احساسی جواب بدی و بعدا پشیمون بشی
این دوتا چیز رو در نظر بگیر و بهترین تصمیم رو خودت بگیر
هیچ مشکلی باهاش نداشتم جدیدا پنهون کار شده حس میکنم مشکلی داره و بهم نمیگه یا کم آنلاین میشه وگرنه مشکل خاصی نیست خیلیم دوسش دارم
داداشمم از رابطم مطلعه. عادت داشتم همه چیمو به داداشم بگم اولین کسی بود که از مشکلاتم با خبر میشد به شدت احساس بی پناهی میکنم🥲
