2777
2789

من اصلا تو مسیر درستی نیستم..تمام عمر درس خوندم شاگرد اول بودم،لیسانس گرفتم،ارشد گرفتم،دنبال کار گشتم ولی همه ی درها بسته بود اون هم با مدرک ارشد یه رشته ی مهندسی...اونقدر مادرم بیکاریمو تو سرم زد اونقدر حس حقارت بهم دست داد وقتی که پدرم برام خرید میکرد و مادرم جوری تو ذوقم میزد و روم منت میگذاشت که واقعا ارزوی مرگ میکردم..رفتم سر کاری که یه ادم با مدرک ابتدایی هم میتونه انجامش بده..ازدواج نکردم و تمام ارزوهای کودکیم دود شد...من زندگی نمیکنم فقط با امیدکی بسیار کوچک دارم به حیات خودم ادامه میدم..ارزومه بیام اینجا و از دغدغه هایی بگم که قابلیت درست شدن رو داشته باشن..تاپیک بعضی کاربرا رو که میخونم،میبینم که چقدر بین شرایط زندگی ماها فرق هست و هیچ درکی هم از هم نداریم،بارها اینجا بخاطر دغدغه هام مورد تمسخر قرار گرفتن،غافل از اینکه ذره ای درک کنن من با رویاهام زنده ام نه زندگی واقعیم...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792