انتخابات اشتباه و سالها پشیمانی

پس من چی بگم که تیزهوشان درس خوندم رشته ریاضی دیپلم گرفتم رتبه خوب قبول شدم ولی جوگیر شدم رفتم کنکور انسانیم دادم و رفتم لیسانس اقتصاد گرفتم فک کردم بانک استخدام میشم 😢حتی یه قرض الحسنه هم نتونستم برم کار همه جا امتحان دادم کلاسای حسابداری رفتم هیچ براازدواجم بدترین گزینه رو انتخاب کردم چرا چون فقط طرف سنش بیشتر از من بود و شیرازی بود یعنی خاک تومخم الانم میخام جداشم نه شغل دارم نه شوهر و زندگینه پول جوونیمم همش داشتم درس میخوندم حتی جمعه ها که همه خوش بودن من کلاس تیزهوشان میرفتم هیچی هیچی اگه برمیگشتم عقب اول میرفتم آرایشگری و رانندگی یاد میگرفتم دانشگام نمیرفتم واسه ازدواجمخیلی تلاش میکردم با یه آدم خوب آشنا شم حیف که زندگی دکمه تکرار نداره

نه من خانه دارم

یه بچه کوچک هم دارم

از کشاورزی هم اونقدر زده شدم که حتی حاضر نشدم کارشناسی ارشد بخونم

دانشگاه افتضاح بود

سختگیریهای بسیار زیاد

حفظیات بسیار زیاد

فکر کن رشته ای عملی تر از مهندسی کشاورزی وجود داره؟؟ 

ولی استادهای ما همش در حال جزوه گفتن بودن و ما همش در حال جزوه نوشتن

همش محفوظات بود فقط

بعد چهار سال سختی و اینهمه فشار درسی 

حتی از این رشته هم چیزی کاربردی درست حسابی یاد نگرفتیم

از بس بار درسها و محفوظات زیاد بود

تجربه خودم

لیسانس علوم تربیتی داشتم ازدواج کردم ولی نتونستم جذب بشم جایی، رفتم ارشد روانشناسی خوندم تو آزاد ولی باز اشتباه بود کارم دخترمم تازه بدنیا اومده بود.....دوباره همسرم تشویق کرد لیسانس حقوق بگیرم تا وکالت شرکت کنممنمپیام نور خوندم و پنج ترم تموم شدم...،وکالت قبول نشدم ولی استخدامی وزارت تهران قبول شدم.

باید مسیرت رو عوض کنیوناامید نشی

البته عامل اصلی یه حامی خوب هستش

ببینید خانمی کشاورزی یه گرایش بنام بیوتکنولوژی داره که اگر ارشدش رو بخونید برای دکترا میتونید بیوتکنولوژی پزشکی کنکور بدین و وارد عرصه پزشکی بشید که روی مطالعات ژنتیک انسانی متمرکز میشن. البته یه کم رقابت شدید و سخته ولی شما که هم علاقه دارید هم درستون خوب بوده میتونید.

راستی ببینید اگر از فوق لیسانس مستونید واردش بشید همین الان اقدام کنید. من دکتراش رو مطمئنم. ضمنان برای بیوتکنولوژی پزشک باید آزمون وزارت بهداشت شرکت کنید. موفق باشید

خیلی از اساتید دانشگاه هم صرفا ادامه تحصیل دادن که استاد بشن و تدریس کنن

وگرنه خودشون هم در مرحله عمل خیلی تحفه ای نیستن

من کلا همه تصمیمات زندگیمو احساسی میگیرم اصن فکرآینده رو نمیکنم فقط احساسی و عجول تو ازدواجم وقتی شوهرم اومد خواستگاریم زیاد خوسم نیومد از طرف ولی همین که بابام گفت پسر مظلومیه و چون از تو پایینتره همش احترامت میذاره همین منم مثل احمقا جواب بله دادم 

بله راست میگین سنگ اندازی هم زیاده 

اكه ميخاست تا حالا گذاشته بوذ