از ظهر دارم گریه میکنم
من که میخواستم ازدواج کنم مامانم حتی برام یه دونه قابلمه هم نخرید گفت ما رسم نداریم
البته شوهرم هم کورد بود و گفت نخرین ولی خوب معمولا چند تا چیز جزعی میگیرن که دست خالی هم نباشی
الان فقط خاستگار برای خواهرم اومده دارن دنبال وسیله می‌گردن
بدتر از همه شوهرم هم فهمیده درسته چیزی نگفت ولی من خورد شدم
😭😭😭😭
به خواهرت حسادت نکن
خواهرت کوچیکتره؟
درکت میکنم
خودت و شوهرت کار کنین خورد خورد جهیزبه بخر
اگه رسم ندارین چرا دارن برا اون میخرن؟
به مادرت بگو ناراحتی
حسودی نکن به خواهرت
عیب نداره ناراحت نشو
چی بگم عزیزم ...
نه تو تقصیرکاری نه خواهرت
مقصر مادرته با این سبک رفتار متفاوتی که با شما داره
یه جاهایی از زندگی باید پوست کلفت بود و نادیده گرف . تو حرص بخوری فقط ظلم به خودته اون که ککش نمیگزه
تمرکزتو بزار تو زندگی خودت به همسرت کمک کن یه روزی زندگی بسازید که نیازتون به هیچکس نباشه
و اگر بچه داری یا روزی بچه دار شدی حواست باشه عین رفتار مادرت رو با بچه هات نکنی
مادرپدرا همیشه میگن ما فرق نمیزاریم ولی اخرش یکیو بیشتر بقیه دوست دارن فقط تو نیستی من خیلیا رو میشناسم تو همین فامیل خودمون
