2777
2789
عنوان

بدترین غذایی که خوردین یا آشپزی که دیدین

| مشاهده متن کامل بحث + 778 بازدید | 54 پست
یکی نخود فرنگی خام فریزری رو ریخت قاطی پلو سفید به عنوان غذای مهمونی. از انصاف نگذرم ماست هم آورد بن ...

🤣🤣

من یه نمونه غذای اینجوری تو عراق خوردم خوشمزه بود واقعا پلو با نخودفرنگی و هویج و مرغ و ادویه بود خیلی چسبید بهم

وای خیلی بده مخصوصا وقتی وسواس باشی ،من خونه کسایی که بچه کوچیک دارن نمیرم مگه اینکه طرفو واقعا بشنا ...

آره بده ولی کاریش نمیشه کرد

۱۴۰۲/۱۲/۲۰بیبی چکم مثبت شد دعا کنید برام بمونه خداجون این عیدی که بهم دادی سالم بذار تو بغلم تو تاریخ ۱۴۰۳/۳/۳۰دنیای ماهم صورتی شدتو1403/۸/۱۳ نورا خانومم اومد تو بغلم😍

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یه مهمونی دعوتمون کردن بنده خدا خیلی زیاد هم خرج کرده بودن ولی بخاطر اینکه هنرنمایی دختر کوچیکشون رو به رخ بکشه غذاها رو به اون داده بودن درست کنه

حیف اون همه هزینه و خرج و زحمت

بدترین فسنجون و مرغ عمرم بود. شبیه هیچی نبود

🤣🤣من یه نمونه غذای اینجوری تو عراق خوردم خوشمزه بود واقعا پلو با نخودفرنگی و هویج و مرغ و ادویه بو ...

این هویج و مرغ و ادویه رو خب فاکتور گرفته بود

کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...////////////////////////    آلبر کامو / یادداشت ها:  با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.».  

منم دقیقا میدونستم پولش از جای درستی نیست خودمو به مریصی هاضمه زدم و هیچی نخوردم

کار خوبی کردی

تا آخرش میمیری چون با استرس خوردم معدم چیزی نگه نداشت تا رسیدم خونه

 من تا چند روز فکرم درگیر بود 😂

لایک نکن دوستم🌱

کار خوبی کردیتا آخرش میمیری چون با استرس خوردم معدم چیزی نگه نداشت تا رسیدم خونه من تا چند روز فکرم ...

من اول ها نمیدونستم اون طرف چیکارش ولی بعد که فهمیدم مجبور شدم بگم مریضم

مهمونیمون هم دوره ای بود و نمیشه حذف کرد که البته خداروشکر کلا از دایره دوستیمون رفت بیرون

فضولیه ولی مگه چکاره بود

نه دور از جونت

متاسفانه خانم بود و متوجه شدیم که..... 

بلانسبت خانمهای جمع

البته بخاطر نیازش نبودها

بخاطر زیاده خواهی و تنوع طلبی بود

حتی وقتی یکی از اقوام همسر فوت شده اش رو مجاب کرد که بگیردش همه اش نگران بود و می‌گفت اگه نتونم با فقط همین بسازم چی؟ البته این حرفها رو دیگه من دهن به دهن می‌شنیدم چون دیگه باهاش قطع ارتباط بودم

نه دور از جونتمتاسفانه خانم بود و متوجه شدیم که..... بلانسبت خانمهای جمعالبته بخاطر نیازش نبودهابخاط ...

احتمالا خودش یک مشکل روحی داشته 

کلا ببخشید ادم میترسه با این چنین شخصیت هایی دوست باشه و در رفت و امد

احتمالا خودش یک مشکل روحی داشته کلا ببخشید ادم میترسه با این چنین شخصیت هایی دوست باشه و در رفت و ام ...

آره داشت

همه اش دوست داشت مرتب خرید کنه و با این بهونه هر روووز یک رنگ لباس میخرید. هر روز دکور عوض می‌کرد.چیزهلیی میخرید که اصلا کاربردشون رو نمیدونست


منم کم کم از بین حرفهاش متوجه شدم

ما بواسطه مدرسه دخترمون با هم دوست شدیم. یک گروه 12 نفره. همه عالی. که کم کم توی رفت و آمدها از تعریف‌ها و شوخی هاش متوجه شدم که هم خودش اهل کاره هم داره پیشنهاد میده که اگه لازم دارین من خونمو ساعتی کرایه میدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792