پسره ۲۶سالش بود و چهرش خوب بود و قدش ۱۹۲بودش و هیکلیم بود حدود نود کیلو بود
پدر مادرش و خواهرش ۱۸سالگیش سر یه تصادف فوت شده بودن و وضعیت روحی مناسبی نداشت و افسردگی داشت ولی خب یکم بهتر شده بود
دانشجو ارشد مکانیک دانشگاه شریف بود کارشناسیشم از دانشگاه امیر کبیر گرفته بود
کل اموالی که از پدرش به ارث رسیده بودو همون سالای فوت مامان باباش فروخته بود و فقط همون خونه پدریش براش مونده بود و نزدیک ۱۵میلیارد پول تو بانک داشت و سودشو میگرفت
خونشم تو شهرک سئول تهران بود و دویست متری میشد
دلیل رد کردنمم این بود که خیلی بد اخلاق بود بعضی وقتا مهربون میشد بعضی وقتا عصبی میشد و فحش میداد شاید بهترین کسی که باهاش میتونستم اشنا بشم همین بود ولی خب دیگه رفت