آمدم قهر 😭😭😭 یه دعوا شدید داشتیم
یه سال با یه خانومی شریک کاری بود به من نگفت منم حساسم اینم خیانت هست البته خیلی ازش می گذره ولی من حساسم
ذاتا آدم خوبیه ولی مریضی اعصاب داره
دلم میسوزه به حالش هیچی دست خودش نیست
انقد دارو خورده سر از خود و پیش دکتر خوب نرفته
همه چیز یادش میره خیلی به من وابسته اس ولی اذیتم میکنه صبح تا شب اعصابمو بهم میزنه فوش میده شب میاد میگه تورو خدا دستمو بگیر تا خوابم ببره
منم بیخواب شده بودم باهاش شبا خواب بد می دید
باید بیدارش میکردم بهش آب میدادم دوباره می خوابید
اعصبانی بشه میزنه اگه خیلی شدید باشه ولی در حد این که هل بده و اینا کتک شدید و وحشی بازی در نمیاره قصدش آسیب زدن نیست
اون سری اعصابانی بود دستش گرفتم که مشت نزنه به در و دیوار زد رو دستم
امدم بغلش کردم قرص هاشو دادم که حمله بهش دست نده
من ۲۱ سالمه اون ۳۰ 😔تمام اینا ریشه در کودکیش داره از پدر مادرش'فراریه هنوز رد سوختگی با سیخ رو بدنشع