ببین نه راه پس دارم نه راه پیش
نه میتونم از کسی بپرسم، نه میتونم ببینمش
قبلا خیلی مغرور بودم، نمیگم حقم نیست
ولی الان یه تیکه موم شدم که هرلحظه پودر میشم از دلتنگی، زیر چشمام گود افتاده
هرکس میبینه میگه چرا این طوری شدی؟ حالت خوب نیست مریضی؟
بابام آدمی نیست که به جزئیات توجه کنه
امشب بهم گفت
چرا اینقدر مظلوم میشینی یه گوشه، آدم دلش میسوزه برات
خدایا فقط خودت درستش کن...