بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من یبار خواهرم کوره ی سفالگری سفارس داده بود، بعد به گوشیم زنگ زدن اسم خواهرمو گفتن گفتم برای کوره زنگ زدین؟ از پرورشگاه بود فکر کرد بچه ی نابینایی چیزی منظومه
جنگل داشت نابود میشد ، اما درختان هنوز به تبر رای میدادند چون تبر آنها را قانع کرده بود که چون دسته اش چوبی است از آنهاست ، و ما موضوع جنگل و تبر نبود .
بچه بودم دوست داداشم اومد خونمون تو حال بلوز روسری نداشتم تا آخر پتو دور خودم. پیچیده بودم اونا هم تقریبا دوازده سیزده ساله بودن دوسه ساعت با هم بازی کردن
الان میبینمش میگم یعنی یادشه؟🤦
صدا کن مرا، صدای تو خوب است، صدای تو سبزینه ی آن گیاه عجیبی ست که در انتهای صمیمیت حزن میروید🥀