دیروز دوستم زنگ زد بهم بعد مدتها گفت بریم باهم بیرون من خیلی وقت بود ندیده بودمش حتی اخرین بار ک باهاش صحبت کردم یه بحثی داشتیم ک جفتمون از هم ناراحت شدیم ولی اصرار کرد دلم تنگ شده برات بریم بیرون
رفتیم رستوران اونجا یهو مشکوک یکی از دوستاش بهش زنگ زد شنیدم دوستم گف عه توام سمت مایی بیا پیشمون
من تابه حال دوستشو ندیده بودم بدون اطلاع من به اون گف بیاد
اون دوستشم از وقتی اومد از هدفای من پرسید و اینکه میخام چیکار کنم در اینده، مدام هم میگفت درس و دانشگاه رو ول کن بیا تو کار ما، ما ماهی ۵۰۰ملیون درمیاریم به فکر خودت باش اخرش فهمیدم تو شرکت بیز کار میکنن😑 نزدیک ۳ ساعت مغزمو خوردن که بیا و به فکر ایندت باش
اینا کارشون چیه شما اطلاعاتی راجب شرکت بیز ندارین