دوباره تلاش کن سنی نداری که خوشبحالت دغدغه ت تو ۱۹ سالگی اینه من ۱۹ سالگیم عروسیم بود تو نوزده سالگی یکسال ارز دانشگاهمو خونده بودم انواع اقسام مدرکای فنی حرفه ای داشتم گواهی ناممو گرفته بودم و از اونجایی که برای بزرگ شدن عجله داشتم بااینکه تک دختر بودم و در رفاه کامل با کلی خواستگار یک پسر بجه ننه ازدواج کردم و از ۱۸ سالگی بده و بگیر من با مادرشوهر شیطانم شروع شد الان ۲۶ سالمه کمی دخالتاش کمتر شده ولی حس میکنم زود بود برای اینهمه دست و پنجه نرم کردن با ادمایی که بویی از انسانیت نبردن
سن شما که بودم انگار دنبالم کردن فقط میخواستم به جایی برسم که خودمم نمیدونم همش فکر میکردم همه پشت سرم حرف میزنن اگه به فلان چیز نرسم ولی تهش چیشد الان خودمم و خودم و خاطرات خوب بچگیم و زخمایی که بهم توسن کم زدن
عجله نکن رفیق اول راهی...