توی هر چیزی جهل بده
من پام شکسته ب خانواده بابام منو بردن پیش اینایی که تو خونه پا جا میندازن
بعد طرف پامو دست زد گفت هیچی نیست پاشو راه برو ناز بیخوده
خانواده بابامم میگفتن هیچیش نیست بابام بردم دکت. پام از دو قسمت شکسته بود استخون پامم شکسته بود جدا شده بود و فاصله گرفته بود و جوش نمیخورد عمل کردم
تا وقتی که عمل نکردم خانواده بابام میگفتن هیچیش نیست دروغ میگن