ازش برمیاد که انجام بده
مادرم خیلی بدبختی کشیده
راضی نیستم بخاطر من حتی یه ثانیه بیشتر از این زندگی کوفتیش سخت تر بشه
میخواد بفروشه زمین منو با پولش برای عروسش که از من و مادرم متنفره ماشین بخره
دارم دق میکنم
من چند سال پادویی کردم
جلوی هر خری خمو راست شدم
از هرکس که تونستم قرض کردم
وام گرفتم
تنها تکیه گاهی همین زمینه
هیچکس و ندارم
توروخدا دعا کن زمینم فروش نره