2777
2789

دو هفتس خونه مادر شوهرم موندم شبا رفتم خونه خودم که همسایه ایم حاملم مادر و خاهر ندارم پدرم مجدد ازدواج کرد و من ویار شدید دارم نمتونم بخورم و فشارم خیلی پایینه امروز حالم خیلی بدبود به همسرم گفتم بریم دکتر گفت باشه


لایک نکنید

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

اومد تو اره تو پیش ما پاتو دراز مکنی خوبی میکنیم نمیفهمی فلان برو اقدام کن طلاق بچتم بنداز و رفت شوهرمم گفت که اره راس میگه دیگه طلاق بگیریم منم زنگ زدم به پدرم گفتم برگشت گفت ایشالاتو قبر ببینمت زر زر نکن گمشو همون پدری که برادرام بش نمیرسه و مننن...نگم براتون انقد گریه کردم حمله عصبی دست داد بهم شوهرم گفت تنهات نمیزارم فلان فردا هم با پدرم بابت حرفای زشتش حرف میزنمم منم دیگ خونه مادر شوهر نمیرم و وامو کردم تو به کفش که ازین خونه بریم به نظرتون چکار کنم که از این خونه بریم و چ رفتاری با همسرم داشته باشم





لایک نکنید
چکار داری که از این خونه برین حالا؟؟؟خب نرو خونه مادرشوهرت خونه خودت بمون منت کسیم نکش هم خودت هم شو ...

اره شوهرم همههههه چیو ب خونوادش میگه،اخه همسایه ایم تو همه چ دخالت دارن نمخام کلا ببینمشون

لایک نکنید
شرایطت سختیه میفهممولی چرا میخوای از اون خونه بری؟همسرت عصبانی بوده تند رفته سعی کن عصبانی نشی،غصه ن ...

زیاد فضولن نمتونیم از ترسشون مهمون دعوت کنیم یه مدت اشغالامو میگشتن

لایک نکنید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز