دو هفتس خونه مادر شوهرم موندم شبا رفتم خونه خودم که همسایه ایم حاملم مادر و خاهر ندارم پدرم مجدد ازدواج کرد و من ویار شدید دارم نمتونم بخورم و فشارم خیلی پایینه امروز حالم خیلی بدبود به همسرم گفتم بریم دکتر گفت باشه
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
اومد تو اره تو پیش ما پاتو دراز مکنی خوبی میکنیم نمیفهمی فلان برو اقدام کن طلاق بچتم بنداز و رفت شوهرمم گفت که اره راس میگه دیگه طلاق بگیریم منم زنگ زدم به پدرم گفتم برگشت گفت ایشالاتو قبر ببینمت زر زر نکن گمشو همون پدری که برادرام بش نمیرسه و مننن...نگم براتون انقد گریه کردم حمله عصبی دست داد بهم شوهرم گفت تنهات نمیزارم فلان فردا هم با پدرم بابت حرفای زشتش حرف میزنمم منم دیگ خونه مادر شوهر نمیرم و وامو کردم تو به کفش که ازین خونه بریم به نظرتون چکار کنم که از این خونه بریم و چ رفتاری با همسرم داشته باشم