قوربونت
من صندوقو کوبیدم دیوار رفت تو کامل
بردم صافکاری با آهنربا کشید بیرون عین روز اولش
بابا دلتو گنده کن
اون روز تو خیابون یه دختره دنای صفر اتومات زر پاش داشت بستنی میخورد
فرمونو ول کرده بوده انگاری یهو چپ کرد ، دستاشو آورده بود از پتجره بیرون میگفت نجاتم بدین🤣🤣🤣آوردنش بیرون میخندید