٢٤ سالمه😭يك سال خونرو بنايي ميكرديم بازسازي ميكرديم پدر جفتمون دراومد اينقد زحمت كشيديم نظافتش چقد سخت بود جهاز خريدن من چقد زحمت داشت ك توي زحمت اونم شريك بود
خيلي تلاش ميكرد نميدونم چرا خودشو اصلاح نکرد ک زندگی کنیم
همشم مقصر مامانشه خیلی خط میداد بهش همش اپن مقصره زندگیه منو نابود کرد باورم نمیشه کسی ک هروز صدبار ب من زنگ میزد سه سال یدفه اینجوری بیخیال من شده