منو شوهرم دعوا کرویم سر این ک بیکاره روز مزد داره کار میکنه بعد میره برا برادرش ۵۰۰ تومن مشروب این جور چیز میخره ک با دوستاش شب بشینه
مادرش توی خونه ک نصفش به نام شوهرم هست نشسته قرار اجاره خونه ما رو بده ولی دبه کرده نداده
منم بهش گفتم مادر ادم درست حسابی نیست توی ی چهارواحده نشسته دوستای پسرش میان
شاید مادرت هم بینشون بشینه مشروب بخوره
ما ن خونه داریم ن شغل ن ماشین
اینم بگم امدن خواستگاری گفتم خونه داره ولی بعد عقد مادرش رفت توش نشست
چ کار کنم برم خونه بابا یا نه