یادمه مجرد بودم چند بار خودکشی ناموفق داشتم اینقدر از این دنیا متنفر بودم برام تکراری بود حد نداشت همش کلی داروی افسردگی‌میخوردم همش زیر پتو خواب بودم خیلی عصبی بودم همش گریه میکردم
الان ۲تا بچه دارم وقتی الان رو با اون وقت مقایسه میکنم خیلی برام عجیبه الان فقط منتظرم کوچیک ترین فرصتی گیرم بیاد تا برم بیرون خوش بگذرونم
تو خونه همش اهنگ پخشه حتی مریض میشم حاضر نیستم دارو بخورم در صورتی قبلا با کلی قرص میخاستم خودم بکشم حاضر نیستم‌گریه کنم یا اخم کنم اخه میترسم زیر چشمام سیاه شه و چروک شم😅😅
همش دلم میخاد برم باشگاه استخر فقط منتظرم شوهرم بچه ها چند ساعت بگیره با ذوق برم به خودم برسم دلم میخاد همش برم ارایشگاه به خودم برسم عمل کنم خلاصه خوشگلتر‌شم
شبیم یهو دلم هوس رقص کرد
کلی فیلم آموزش رقص گذاشتم کلی رقصیدم برا خودم😅😂
به تنها چیزی‌نمیتونم‌فکر کنم‌مرگه‌انگار خیلی ازش میترسم در صورتی قبلا ارزوم بود
عاشق این دنیا با تموم مشکلات و سختی های زیادی که دارم
واقعا چی‌میشه طی ۵سال انقدر ادم عوض بشه یهو بی دلیل
