ی دختر عمه دارم قبلا باهاش صمیمی بودم کارش فقط تخریب و مسخره کردن من بود به حدی این حرفا رو به شوخی میزد که کلا اعتماد ب نفسم صفر شده بود و باور کرده بودم لایق مسخره شدنم. ولی بلاخره کلاااااا رابطقمو قطع کردم باهاش طوری که الان شاید سالی یکی دو بار اونم تو مهمونیی جایی هموببینیم ک اونم زیاد گرم برخورد نمیکنم.
ولی بازززز هم از رو نمیره خودش میاد میشینه کنارم با مهربونی شروع میکنه ولی تهش باز همون کارای قبلو انجام میده.
مثلا من اتفاقا رقصم خییییلی خوبه تو عروسی ها از اون که صد در صد بهتر و ماهر ترم بعد میاد مثلا ی نفر ک داره زشت میرقصه نشون میده میخنده میخندن میگه اینم از تو بهتر میرقصه.
یا مثلا مدل مویی که من شاید یه بار زدمو میگه نگا همه اینجا دارن میگن این مدل مو خزه تو هم همیشه همینو میزنی
یا مثلا من فقط ی ژل لب و دماغ عمل کردم اونم خیییلی طبیعی دقیقا مث خواهراش ، یکی رو میبینه عملیهههههه میگه نگا نگا انگار حدیثه 😕
من اصلا نمیدونم چه رفتاری کنم جدی رفتار کردم ، با شوهی رد کردم و ارتباط قطع کردم.... کنه تر از این حرفاس هیچ جوره فایده نداشته ، خواستم مقابله ب مثل کنم دیدم من نه در اون حد لدجنسم ن حوصله دارم تمرکز کنم رو نقطه ضعفای اون و همش مسخرش کنم
چ کنم ؟