خیلی از جاها نمیدونن باد و خاک یعنی چی دوست شمالی دارم میگه اول که اومدم شهرتون صبح بالکن میشستم بعد از ظهر میدیدم پشت در پر خاکه اینقدر که بالکن شستم اوایل از کت و کول افتادم خونه هی دستمال میکشیدم شب باز خاک نشسته
براش عجیب بود تازه روز معمولی نه روز باد و خاکی
یه بار ما باد و خاک اومد یه پنجره مون باز بود یادمون رفته بود رو فرش که راه میرفتم رد پاهام میموند گوشه اتاق ریگا روی هم انباشته بود اصلا یه وضعی بود