تو تاپیک قبلی گفتم اینجا میگم
ما یک خونه دارم تو مشهد بعد هر موقع بابام اینا میخان برن میگه اونجا شد هتل اذیت مبکنه منم گفتم دیگه خانواده نمبرن اونجا منم قایمکی کلید دادم شوهرم نمیفهمه بعد چون ما هر ۱ سال میرم اونجا مطمئن بودم نمیفهمه بعد امروز دیر کرد گفت رفتم تعمیر گاه ماشین درست کردم فردا با برادر شوهرم برن اون خونه شوکه شدم خیلی میترسم
چکار کنم خونه پر نمیتونم به بابام بگم ناراحت میشه فکر میکنه شوهرم راضی
هنوز بهش نگفتم خونه پر