2777
2789
عنوان

بیلر پوشیده بودم یه اقایی گفت

577 بازدید | 21 پست

تو عنوان نمیشد کلمه دوس پسر بنویسم 

بچه ها رفته بودیم دیشب بیرون 

منم بیلر پوشیده بودم با پیرهن سفید و موهامو خرگوشی بسته بودم .یه اقایی ب دوس پسرم گف خواهرت داره همه جارو بهم میریزه 😑من کار خاصی نمیکردم رفته بودم تو فروشگاه جای اجناس باهم جابجا میکردم .نمیدونم چرا کرم درونم فعال شده بود اینم اومد تو با قیافه نگران تا منو دید دوید سمتم منم فرار کردم خوردم ب کیسه برنج خوردم زمین 😠وای کف زمین پخش شدم .انقد خندید یه دستمو نگرف بلندم کنه منم واس اینکه ضایع نشم پاشدم ب راه رفتن دیدم نمیاد نشسته رو زمین ...🥲از لجش یه سطل ماست برداشتم رفتم سمت صندوق .مسئولش داشت میخندید ...نمیدونم چرا ماست برداشتم اومد حساب کرد ..تا اخر شب سطل ماست دستم بود راه میرفتیم یه قاشق من میخوردم یه قاشق اون ... 

دیگ تا عمر دارم نمیرم اون فروشگاه 😑🫷

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تخیلات ذهنیت رو نوشتی؟

چیکار کردم مگه ؟

کجاش عجیبه 

کاش منو میدیدی وقتی الکل اسپری کردم تو لیوان فندک زدم اتیش گرف بادکش انداختم رو دست همکارم 😬😬

خیلی اذیت میکنم کودک درونم بزرگ نمیشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792